سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زبانشناسی

اوستائی به به زبانی اطلاق می شود که اوستا، یعنی کتاب های مقدس آیین زردشتی به آن نوشته شده است. نمی دانیم کسانی که به این زبان گفتگو می کردند خود آن را چه می نامیدند. و هم چنین درست معلوم نیست که در کدام ناحیه از سرزمین پهناور ایران این زبان به کار می رفته است.در متن اوستا نام میهن اصلی این نژاد به لفظ " اَریَنَ وَ اِجَ " ذکر شده، و گروهی از محققان این کشور را با ولایت خوارزم که نام آن نیز در همان کتاب آمده است یکی می دانند. مرزهای " اَریَنَ وَ اِجَ " در اوستا مشخص نیست، اما از روی بعضی از نکات که در نوشته های یونانیان در باره ی خوارزم پیش از دوران هخامنشی ذکر شده احتمال می رود که این کشور ایرانی شرقی در آن زمان شامل ولایت های مرو و هرات نیز بوده است.

در قرن های هفتم و ششم ق.م یک خاندان شاهی که "کوَی" خوانده می شده و اصل آن از سیستان بوده بر این کشور فرمانروائی داشته است. آخرین کوَی مذکور در اوستا " وشتاسپ" است( با پدر داریوش اشتباه نشود) که زردشت او را به آئین خود خواند. شاید در زمان همین شاه، یا اندکی پس از او، کشور خوارزم به فرمان کورش درآمد.

از این قرار و بر اساس روایات زردشتی ساسانی، زمان زندگی زردشت را در سال های 553-650 یا 551-628 یا 541-618 ق.م حساب کرده اند.اما درباره ی سوانح دوره ی زندگی او تنها مأخز معتبر اطلاعاتی را از متن "گاثاها"( به فارسی امروز: گاهان، یعنی سرودهاة) می توان یافت. این قسمت از اوستا را به خود زردشت منسوب می دانند، زیرا که در شش مورد از سرودها نام زردشت به صیغه ی اول شخص آمده است.

اوستای کنونی، که گاثاها نیز در آن مندرج است، باقی مانده ی مجموعه ای از متون دینی به زبان اوستائی است که در دوره ی ساسانیان گردآوری و تدوین شده است. در قرون سوم میلادی زبان ولایت " اَریَنَ وَ اِجَ" از رواج افتاده بود و تنها موبدان زردشتی آن را به عنوان زبان دینی به کار می بردند

به موجب روایات کتاب های پهلوی ( دینکرد) کتاب اوستا در دوره ی هخامنشیان روی چرم گاو نوشته شده بود و اسکندر آن ها را سوزاند و سپس در زمان یکی از شاهان اشکانی بلاش نام از روی روایت های شفاهی گرد آوری شد، ودر زمان اردشیر ساسانی بار دیگر این متون با تصحیح و تنقیح به صورت قطعی ثبت گردید.

متن اوستائی که اکنون در دست است به خط دقیق خاصی است که تنها برای ثبت این نوشته های دینی ساخته شده و زمان وضع آن را در حدود قرن ششم میلادی شمرده اند.

اوستای کنونی شامل پنج قسمت یا کتاب است: یسنا، ویسپرد، وندیداد، یشت ها و خرده اوستا

سرودهای گاثاهاکه در کتاب یسنا قراردارد کهن ترین آثاری است که از ادبیات ایران بر جا مانده است. کهنگی زبان و دوری زمان ، دریافت درست و کامل معانی آن را برای محققان این روزگار دشوار می کند. زبان قسمت های دیگر اوستا به نسبت تازه تر است و تحول و تکامل را در این زبان در طی اعصار بعد نشان می دهد. زبان اوستائی با پارسی باستان بستگی نزدیکی دارد. یعنی می توان گفت که این دو زبان ، گویش هائی با اندک اختلاف از زبان ایرانی باستان بوده اند.

خط اوستائی که به احتمال قوی در اواخر دوره ی ساسانیان ابداع شده یکی از دقیق ترین و مناسب ترین خط های جهان برای ثبت صوت های ملفوظ ، یعنی واک های یک زبان است. این خط که بر اساس خط آرامی پهلوی وضع شده و " دین دبیری" یعنی خط دینی نامیده می شود، 48 حرف ( نشانه ی خطی ) دارد، که از آن جمله 14 نشانه برای مصوت ها و 34 نشانه برای صامت ها و نیم مصوت ها است.

برگرفته از کتاب " تاریخ زبان فارسی" تالیف دکتر پرویز ناتل خانلری، انتشارات فردوس، 1377، صص: 179-174


نوشته شده در دوشنبه 89/4/28ساعت 10:6 عصر توسط ابوالقاسم امینی| نظرات ( ) |